همچنان که به سفر خود ادامه میدهید، این نکته را به خاطر بسپارید که کائنات به منزلۀ یک کلاس درس و آدمهای آن نیز به منزله آزمونهای شما هستند. هر داستانی که روی پردۀ زندگی خود مشاهده میکنید به یکی از این دو انتخاب ختم میشود: آموختن از راه عشق یا آموختن از راه ترس. هر لحظه از زندگی در واقع موقعیتی الهی است تا در آن تصمیم بگیرید که میخواهید درمان شوید و یا در بند گذشتۀ خود باقی بمانید.
اگر شما با شوق به درمان، تصمیم بگیرید که آزمون کائنات را به انجام برسانید، معجزات زیادی برای شما رقم خواهند خورد، اما اگر نسبت به این آزمون از خود رغبتی نشان ندهید، موقعیتهایی را تجربه میکنید که هیچ نفعی برای شما نخواهند داشت. دوستم لِنس، مصداق بارزی برای درک این موضوع است. لنس در دوران بلوغ، این ذهنیت را برای خودش ایجاد کرده بود که خیلی باهوش نیست. او همواره در طول زندگیاش سعی داشت با پناه بردن به الکل، روابط متعدد، کار و سایر رفتارهای اعتیاد آور، این ذهنیت را سرکوب کند، اما این کارها هیچ فایدهای نداشت و او را به جایی نرساند.
در ستایش نویسنده
تقدیم نویسنده
مقدمه مترجم
مقدمه
فصل اول: شما نیرویی پنهان در وجود خود دارید
فصل دوم: شما خودتان رؤیاهای خود را میسازید
فصل سوم: شما همواره در حال هدایت هستید، حتی زمانی که اینطور به نظر نمیرسد
فصل چهارم: قدرت ارتعاشات شما از قدرت کلام شما بیشتر است
فصل پنجم: وقتی از زندگی خود لذت میبرید، کائنات خواستههای شما را زودتر برآورده میکنند
فصل ششم: مشکلات، میانبرهایی هستند که انسان را سریعتر به هدف میرسانند
فصل هفتم: یقین راه شما را برای رسیدن به هدف، هموار میسازد
فصل هشتم: کائنات از راههای اسرار آمیزی با شما ارتباط برقرار میکند
فصل نهم: وحدت با کائنات موجب رهایی انسان میشود
فصل دهم: شما با کائنات همسو هستید
فصل یازدهم: تسلیم خواست خدا باشید
فصل دوازدهم: منعکسکننده عشق الهی باشید
تقدیر و تشکر
درباره نویسنده